خوب من نمی دانم، زیرا این سن خانم را در مادر یک مرد بالغ نمی کشد. من ترجیح می دهم بگویم که او دوست دختر او بود، اتفاقاً یک دوست بسیار با تجربه. و باید بگی که مقعدش خیلی خرابه جوانان به وضوح سیلیکونی هستند، اما شکل و اندازه بسیار خوبی دارند. اتفاقاً اسپرم داخل واژن خانم را شرمنده نکرد، معلوم است که از باردار شدن نمی ترسد! بنابراین من فکر می کنم آنها فقط یک جستجوی محبوب، پسر و مادر را شکست دادند،
برادر شوخی کرد و خواهر از یک شوخی کاملاً بی گناه دلخور شد. و با لگد وارد توپ شد. حداقل مادرشان درست بود - دخترش را به جای او گذاشت. درست است، بگذارید زانو بزند و بمکد - او متوجه شد که چقدر اشتباه کرده است. خوب، وقتی پسر شروع کرد مانند یک فاحشه او را روی خرقه اش بالا کشید، مادر فهمید که وظیفه آموزشی او تمام شده است. حالا یک عوضی دیگر در خانه بود.
♪ پاولی، من تو را می خواهم ♪